- *غزل 60*
آن پیکِ نامه بَر که رَسید از دیارِ دوست
وآورد حـِرزِ جـان ز خَـطِ مُشکـبارِ دوست
1- آن پیکِ ناموَر که رَسید از دیارِ دوست
آورد حـِرزِ جـان ز خَـطِ مُشکـبارِ دوست
این پیکِ ناموَر که رَسید از دیارِ دوست
وآورد حـِرزِ جـان ز خَـطِ مُشکـبارِ دوست
خوش مـیدهد نشانِ جمال و جلال یار
تا در طَلَب شَود دِلِ امیدوار دوست
2- خوش مـیدهد نشانِ جلال و جمال یار
خـوش میکند حـکایتِ عِزّ و وقارِ دوست
3-دل دادمش به مژده و خَجـلَت همیبرم
زین نَقدِ قلبِ خویش که کردم نِثارِ دوست
شُکرِ خـدا کـه از مـددِ بـخـتِ کارساز
بر حَسبِ آرزوسـت همـه کار و بار دوست
4-شُکرِ خـدا کـه از مـددِ بـخـتِ ساز گار
بر حَسبِ آرزوسـت همـه کار و بار دوست
5- سیـرِ سِپِـهر و دورِ قَـمَـر را چـه اختیار؟
در گـردِشَـند بـر حَسَـبِ اختـیـار ِدوسـت
6- گـر بادِ فتنه هر دو جـهان را به هم زند
مــا و چـراغِ چـشـم و رهِ انتظـارِ دوسـت
7-کُحلُ الجَواهِری به من آر، ای نسیمِ صبح
زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست
8-مـائـیـم و آسـتانـة عـشـق و ســرِ نـیاز
تا خوابِ خوش ،که را برد اندر کنارِ دوست
9-دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک ؟
مـِنـَّت خـدای را که نیـَم شـرمسارِ دوست
* * * * * * *
وزن غزل: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلات (بحر مضارع مثمن اخرب مکفوف مقصور)
1- آن پیکِ ناموَر که رَسید از دیارِ دوست
آورد حـِرزِ جـان ز خَـطِ مُشکـبارِ دوست
موضوع بیت: حدیث هجران (در روزگار فراق دست خطی از یار برای عاشق امان بخش است)
مضمون بیت: نامه اي از يار
معنی واژگان:پيک: قاصد، چاپار/ نامور: مشهور، معروف، آيا اين پيک نامور جبرئيل نيست؟ و آن حرز جان قرآن نيست؟ و آيد در بيت پنجم «دوست» خدا نيست؟ و کليد حل مشکل نامور را به صورت «ناموَر» مي دانند يعني نامه بر. ديار: در زبان عربي به معني خانه ها و در زبان فارسي به معني سرزمين/ حرز: دعايي که مي نويسند و نزد خود نگاه مي دارند که از چشم زخم محفوظ باشند، بنابراين حرز جان به معني حافظ و محافظ جان و روان است/ خط مشکبار: داراي ايهام است، يکي خط به معني نوشته و نامه که آن را معطّر مي کردند، ديگر اشاره به رنگ سياه خط نامه که همچون مشک است/ و در هر حال اگر اين حرز جان را قرآن تصوّر کنيم، اين توصيفها لقب «کلام الله» را توجيه مي کند و لقب «کلام الله» خط مشکبار دوست را توجيه مي کند و اگر پيک نامور را باد صبا تصور کنيم نامه ي دوست عطرآگين و مايه ي حفظ جان است/ حرز جان: حافظ جان
آرایه ها: تناسب در پيک و ديار و خط/تناسب در حرز و خط و پیک / حرز جان: به استعاره مقصود نامه ی دوست.
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و«ز» وآوای «آ»
معنی بیت: قاصد نامداری که از شهر یار آمد، نامه ای به خط مشکین دوست که حرز جان عاشق است با خود آورد، در این جا اشاره ای دارد به این که در قدیم در دوات برای خوش بو شدن دوده (اصطلاح امروز مرکب) آن را با اندکی عطر یا مشک می آمیختند.
2- خوش مـیدهد نشانِ جلال و جمال یار
خـوش میکند حـکایتِ عِزّ و وقارِ دوست
موضوع بیت:تجلی (تجلی محبوب و وصف صفات جمال و جلال او)
مضمون بیت: فرّ و شکوه و زيبايي و ارجمندي و متانت يار
معنی واژگان:خوش: به خوبي/ جلال: فرّ و شکوه/جمال: زيبايي/ عزّ: عزّت، ارجمندي / اگر بيت اوّل را درباره ي قرآن بدانيم، بيت دوم بسيار قابل توجيه است که قرآن از شکوه و زيبايي (جمال) حق جلّ و علا و از ارجمندي و متانت (جلال) او حکايت مي کند/ و اگر بيت اوّل را چنين معني نکنيم فاعل بيت دوم باد صبا يا نامه ي دوست مي شود.
آرایه ها: جلال و جمال نوعي سجع آهنگين دارد/ایهام تضاد در جلال و جمال /تناسب در جلال با عزو وقار/تکرار ملیح خوش /ایهام جناس در جلال و جمال /ترادف ملیح در عزّ و وقار
واج آرایی:تکرار «ج»و«م»
معنی بیت: آن پيک نامور که از ديار يار دلرباي من آمد، چه نيکو از عظمت و زيبايي و از ارجمندي و متانت او سخن مي گويد.
محصول بيت ـ آن پيك نامهبر جمال و جلال يار را خوب نشان مىدهد، عز و وقار دوست را خوب حكايت مىكند، يعنى اوصاف حميده دوست را بسيار عالى وصف مىكند، اما معناى مصرع مذكور اينطور تعبير مىشود: اوصاف جميل دوست را خوب وصف مىكند، تا دلى كه اميدوار دوست است در طلبش باشد، يعنى غرضش از ذكر اوصاف كامل جانان ترغيب و تشويق عشاق به طلب وصل جانان مىباشد
3-دل دادمش به مژده و خَجـلَت همیبرم
زین نَقدِ قلبِ خویش که کردم نِثارِ دوست
موضوع بیت: خداوند ( فنای همه چیز در برابر او ناچیز است )
مضمون بیت: مژدگاني عاشق و شرمندگي او
معنی واژگان:دل دادن: يکي به معني دادن دل و ديگري به معني عاشق شدن/ مژده: به معني مژدگاني است يعني چيزي که به آورنده ي مژده مي دهند و اگر مژده را به معني بشارت بدانيم بايد حرف «به» قبل از آن را به معني «در مقابل» بدانيم/ خجلت بردن: شرمنده شدن/ نقد: پول، آماده/ قلب: تقلّبي و با اشاره به معني ديگر آن يعني دل/ بنابراين نقد قلب معاني مختلفي دارد دلِ آماده ي عاشق شدن، دلي که در عشق کامل نيست، دل همچون سکّه ي زر و سيم، سکّه ي تقلّبي (که اين آخري بيشتر منظور نظر است)/ نثار کردن: در پايِ کسي ريختن/ معمولاً در پاي بزرگان و دلبران سکّه ها ريخته مي شده و اکنون سکه ي تقلبي يعني دلِ عاشق ريخته شده است
آرایه ها: تناسب در نقد و قلب و نثار /تناسب در مژده و نقد/تناسب در دل دادن با نثار کردن/تناسب در دل و قلب/ایهام در دل دادن
واج آرایی: تکرار حرف «د»و«ل»و«ن»و«م»
معنی بیت: دل به مژدگانی پیک یار سپردم و از این سیم قلب و زر ناسره که به راهش افشاندم، شرمنده ام.
4-شُکرِ خـدا کـه از مـددِ بـخـتِ ساز گار
بر حَسبِ آرزوسـت همـه کار و بار دوست
موضوع بیت: دعا ( دعا و شکر نعمت در حق دوست )
مضمون بیت: سپاس حق از رواج کار و بار
معنی واژگان:شکر خدا: سپاس خداي را/ مدد: کمک/ کارساز: گره گشا/ بر حسب: مطابق برطبق/ آرزو: اميد، دلخواه/ مجموعه ي کار و بار به معني جريانهاي گذران زندگي است
قواعد: کاروبار: کلمه ي «بار» اتباع يا مهمل کار است مانند کج مج و رخت و پخت
آرایه ها: جناس در گار و کار /جناس در کار و بار /تناسب در بخت و آرزو/ تناسب در مدد و شکر
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و«س»و«ب»وآوای «آ»
معنی بیت: شکر خدا که به ياري بخت موافق و چاره ساز، همه ي کار و بار يار بر وفق مراد است.
محصول بيت ـ شكر خدا كه از مدد طالع موافق تمام كارهاى دوست بر وفق مرادمان است، يعنى هرچه درباره دوست آرزو كرديم، خداوند تعالى ميسر كرد.
5- سیـرِ سِپِـهر و دورِ قَـمَـر را چـه اختیار؟
در گـردِشَـند بـر حَسَـبِ اختـیـار ِدوسـت
موضوع بیت: خداوند و جبر تکويني
مضمون بیت: جبر تکويني، بد و خوب از اوست، رجوع کنيد به آيه 54 از سوره ي 7 قرآن
معنی واژگان:سير: گردش/ سپهر: آسمانم/ دور: گردش، دوران/ چه اختيار: از خود اختياري ندارند/ برحسب: مطابق، برطبق (اين ترکيب با همين اعراب درست است و در بيت قبل بنا به ضرورت شعر به سکون حرف «س» خوانده مي شود)/ اختيار: انتخاب، مطابق نظر
آرایه ها: تناسب در سير و دور و گردش / سير و دور چون اصطلاح نجومي است که در معني عادي خود به کار برده شده است صنعت استخدام دارند/تکرار ملیح اختیار/تناسب در سپهر و قمر
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و «س»و«د»
معنی بیت: فلک را در حرکت و ماه را در گردش اختیاری نیست این هر دو به میل دوست می گردند.
6- گـر بادِ فتنه هر دو جـهان را به هم زند
مــا و چـراغِ چـشـم و رهِ انتظـارِ دوسـت
موضوع بیت: مقام توکل ( انتظار وصال)
مضمون بیت: اميد به ديدن يار
معنی واژگان: چراغ چشم:در زمان قديم کسي که در شب به انتظار او بودند اگر تأخير داشت يا چراغي در راه به انتظار او مي نشستند يا مي ايستادند/ باد چراغ را خاموش مي کند ولي اين باد نه آن باد است و اين چراغ نه آن چراغ/ باد فتنه: تند باد محنت و آشوب/ (تفسیر مختصر بیت:سالک به اميد رسيدن به معشوق حقيقي قدم در راه مي گذارد و به انتظار ديدن اوست و شايد هم در جهاني (اين يا آن) او را ببيند (شعري))
قواعد: باد فتنه: اضافه ي تشبيهي است که فتنه به باد تشبيه شده است/ چراغ چشم: اضافه ي تشبيهي است/ و: واوِ معيّت است به معني «با» و «در».
آرایه ها:تناسب در باد و چراغ و راه /تناسب در چشم و راه و انتظار
واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«د» و«ن» و آواي «t»
معنی بیت: اگر تندباد محنت و آشوب هر دو عالم را زیر و رو کند، ما با شمع دیدگان چشم به راه دوست می نماییم.
7-کُحلُ الجَواهِری به من آر، ای نسیمِ صبح
زان خاکِ نیکبخت که شد رهگذارِ دوست
موضوع بیت: عشق (بصیرت در خاکساری به درگاه معشوق مطلق است)
مضمون بیت: بينايي چشم عاشق و خاک قدم معشوق
معنی واژگان:کحل الجواهر: سرمه اي از تکليس سنگهاي قيمتي مانند زمرد و ياقوت و لعل و ديگر سنگها ايجاد مي کردند و در امراض مختلف چشم به کار مي بردند و بينايي چشم را برمي گرداند و اين سرمه با سرمه ي زينتي تفاوت دارد/ نسيم: باد ملايم، گاهي معني «بو» هم مي دهد/ رهگذار: محل عبور./ مقصود از اين کحل الجواهر، معنوي است يعني بيناکننده ي باطني/ مقصود از خاک رهگذار دوست نيز قلب مؤمن است که تجلّي گاه ذات حقّ است
آرایه ها: تناسب در خاک و نسيم و رهگذار / تناقض در کحل و خاک
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و«ن»و«ک»و آوای«š» و «ž»و«H»
معنی بیت: ای نسیم بامدادی سرمه جواهری از آن غبار سعادتمند که در گذرگاه دوست است برای روشنی دیده ی من بیاور.
8-مـائـیـم و آسـتانـة عـشـق و ســرِ نـیاز
تا خوابِ خوش ،که را برد اندر کنارِ دوست
موضوع بیت: مقام عجز (مقام عجزآرامش بخش است)
مضمون بیت: عاشق و آستانه ي عشق و بخت او
معنی واژگان: سرنیاز: يعني سري که در آن نياز و احتياج است./ خواب خوش عاشق نيز عبادت است، در صورتي که قلب او پاک و خالي از رذائل اخلاقي باشد، و چنين قلبي شايسته ي تجلّي معشوق حقيقي است.
قواعد: سر نياز: اضافه ي اقتراني است/ و: معيّت است به معني «در» و «با».
آرایه ها:تناسب در آستانه و سر و نیاز/ تناسب در آستانه و کنار
واج آرایی:تکرار آوای «ا» و حروف«خ» و «ر»و«ن»
معنی بیت: ما نیازمندانه پیشانی بر خاک عشق نهاده ایم تا ببینیم که سرانجام چه کس این سعادت را خواهد یافت که در کنار دوست بیارامد.
9-دشمن به قصدِ حافظ اگر دم زند چه باک ؟
مـِنـَّت خـدای را که نیـَم شـرمسارِ دوست
موضوع بیت: خداوند و رحمت او (با لطف دوست زیان دشمن دفع می شود)
مضمون بیت: حافظ و اهميّت ندادن به دشمن در مقابل لطف دوست
معنی واژگان:قصد: غرض، هدف نابودي/ دم زدن: سخن گفتن/ باک: اهميّت، ترس، بيم/ منّت: سپاس.
آرایه ها: تضاد در دشمن و دوست
واج آرایی: تکرار «د» و «ن»و«م»
معنی بیت: اگر دشمن به قصد آزار حافظ سخني بگويد، باکي نيست. سپاس خدا را که در برابر معشوق خويش شرمنده نيستم.
محصول بيت ـ دشمن اگر درباره حافظ و برعليه او حرف زند، چه باك داريم شكر خدا را كه شرمنده دوست نيستيم يعنى وقتى مقبول دوست واقع باشم، دشمن هرچه مىخواهد بگويد.