• *غزل 46*

گُل در بَر و مَی در کَف و مَعشوقه به کام است

        سـلطانِ جـهـانـم بـه چُـنـین روز غلام است

1-گُل در بَر و مَی در کَف و مَعشوق به کام است

        سـلطانِ جـهـانـم بـه چُـنـین روز غلام است

2-گو شمع مَیارید در این جمع که امشب

         در مجـلسِ ما مــاهِ رُخِ دوست تمــام است

3-در مَـذهَبِ ما باده حـلال اسـت ولـیکِن

        بی رویِ تو، ای سَروِ گُل اَندام حَــرام است

4-گـوشم هَمه بر قولِ نی و نغمة چنگ است

        چشمم همه بر لَعلِ لب و گردشِ جام است

5-در مـجلـسِ مـا عَـطـر مـیامـیـز کـه مـا را

        هر لحظه ز گیسویِ تو خوشبوی مَشام است

از چاشـنیِ قــند مـگو هـیچ و ز شَـکَّـر

        زآن رو که مرا در لــبِ شیرینِ تو کام است

6-از چاشـنیِ قــند مـگو هـیچ و ز شَـکَّـر

        زآن رو که مرا از لــبِ شیرینِ تو کام است

ای چاشـنیِ قــند مـگو هـیچ و ز شَـکَّـر

        زآن رو که مرا از لــبِ شیرینِ تو کام است

تا گَنــجِ غمـت در دلِ ویرانه مُقیم است

        همـواره مـرا کـُنج خـرابات مُقام است

7-تا گَنــجِ غمـت در دلِ ویرانه مُقیم است

        همـواره مـرا کـویِ خـرابات مُقام است

8-از نَنگ چه گوئی که مرا نام ز نَنگ است

         وز نــام چه پُرسی که مرا نَنگ ز نام است

9-مَـیخـواره و سـرگَشـتـه و رِنـدیـم و نـظـر بـاز

و آن کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟

10-بـا مـُحتَسِـبَم عـیب مگوئید که او نیـز

          پیوسته چـــو ما در طلبِ عیـــشِ مُدام است

11-حــافظ، مَنِشین بی مَی و مَعشوق زمــانی

          کایـّامِ گل و یاسـمن و عــیدِ صیـــام است

                        ************

وزن غزل:مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل (بحر هزج مثمن اخرب مکفوف مقصور)

1-گُل در بَر و مَی در کَف و مَعشوق به کام است

        سـلطانِ جـهـانـم بـه چُـنـین روز غلام است

موضوع بیت: فراهم آمدن شرایط وصل-اولیای الهی (عارفان پادشاهان عالم معنا می باشند)

مضمون بیت: عيش کامل و نقص جهانداري

معنی واژگان:در بر: در مقابل، در برابر/ به کام: موافق.

آرایه ها: تناسب در گل و مي و معشوق /تضاد در سلطان جهان و غلام

واج آرایی: تکرار «م»و «ر»و«ن»و«ل»و آوای «ـَ»

معنی بیت: گل را در کنار دارم و جام شراب دستم است و به وصال معشوق زيبا رسيده ام و کام مي گيرم و در چنين روز خوشي گويي سلطان عالم، غلام و بنده ي من است.

محصول بيت ـ گل در برم يعنى در نزدم و باده در دستم و معشوقه به مرادم است، يعنى همه اين‌ها برايم فراهم است، پس در چنين روزى پادشاه جهان غلام من است، يا خود پادشاه جهان به چنين روز غلام است. يعنى در گلستان با معشوق مهربان باده نوشيدن از سلطنت جهان خوش‌تر و بالاتر است.

2-گو شمع مَیارید در این جمع که امشب

         در مجـلسِ ما مــاهِ رُخِ دوست تمــام است

موضوع بیت: ترجیح صفات معشوق حقیقی بر معشوقان مجازی-تجلی (تجلی کامل جمالی )

مضمون بیت: چهره ي يار و شمع جمع

معنی واژگان:گو… مياريد: نياورند که نياورند/تمام: هم به معني کافي است و هم به معني کامل (براي ماه، ماهِ تمام يعني ماه شب چارده، پُرِ ماه).

قواعد: ماهِ رُخ: اضافه ي تشبيهي (مشبهٌ به ،به مشبّه)/ گو… مياريد: نوعي فعل نهي است که حالت سوم شخص پيدا مي کند

آرایه ها: تناسب در شمع و جمع و امشب و ماه و تمام و مجلس /جناس در ما و ماه /جناس در شمع و جمع

واج آرایی: تکرار «م» و «ر» و «د»

معنی بیت: بگو که در این محفل شمع بر میفروزید که امشب در انجمن ما فروغ ماه چهرة یار بس است.

3-در مَـذهَبِ ما باده حـلال اسـت ولـیکِن

        بی رویِ تو، ای سَروِ گُل اَندام حَــرام است

موضوع بیت: تجلی (عیش بی تجلی یار گوارانیست)

مضمون بیت: شراب و حلال و حرام بودن آن/ شراب و واصلان به حق

معنی واژگان:باده: شراب.

آرایه ها: تضاد درحلال و حرام / تضاد در روي و اندام /تضاد در گل و سرو/تضاد در مذهب و حلال و حرام

واج آرایی:تکرار حروف«ب»و«ل»و«م»

معنی بیت: در کيش و آيين ما نوشيدن باده حلال است، ولي اي معشوق بلندقامت زيبارو، بدون چهره ي دل فريب تو نوشيدن شراب براي ما حرام است.

فتوي پيرِ مُغان دارم و، قولي است قديم

که حرام است مي آنجا که نه يار است نديم

(غزل 1 / 367)

محصول بيت ـ در مذهب ما شراب خوردن حلال است لكن اى سرو گل‌اندام بى‌روى تو حرام است، يعنى در مذهب عشاق هر چيز تلخ با بودن جانان لذيذ و مطبوع است، اما بدون جانان اگر شكر هم باشد زهر كشنده است.

4-گـوشم هَمه بر قولِ نی و نغمة چنگ است

        چشمم همه بر لَعلِ لب و گردشِ جام است

 موضوع بیت: وصل و هجران (بهره بردن از اسباب وصل)

مضمون بیت: شادي و خوشباشي و غنيمت شمردن وقت

معنی واژگان:همه: کاملاً/ قول: آواز، ترانه/ نغمه: نوا، آواز/ چنگ: سازي زهي است که اکنون واژه ي انگيسي آن يعني «هارپ» را بيشتر استعمال مي کنند/ لعل: سرخ، نوعي ياقوت مرغوب که جواهري گران قيمت است/ همه: همیشه و کاملاً

آرایه ها: تناسب درگوش و قول و ني و نغمه و چنگ /تناسب در لب و لعل و جام و گردش/تناسب در چشم و گوش و لب

قواعد: همه: قید

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ن» و «ل»

معنی بیت: پيوسته گوش من متوجّه نغمه و آهنگ ني و چنگ است و چشم من نيز هميشه به لب لعل گون و گردش جام باده مي نگرد.

محصول بيت ـ گوشم پيوسته متوجه آواز نى و چنگ است، يعنى هميشه در حال استماع آواز نى و چنگ هستم و چشمم دايم به لب تو و به گردش جام دوخته شده، يعنى هميشه ناظر اين‌ها هستم، حاصل كلام خيلى ميل دارم كه دايمآ در ذوق و صفا باشم.

5-در مـجلـسِ مـا عَـطـر مـیامـیـز کـه مـا را

        هر لحظه ز گیسویِ تو خوشبوی مَشام است

موضوع بیت: ترجیح صفات معشوق حقیقی بر معشوقان مجازی و توجه عاشق به معشوق-نفحات ربانی

مضمون بیت: گيسوي يار و عطر آن

معنی واژگان:مجلس: محفل، محل نشستن دوستان و همدلان/ عطر مياميز: در زمان قديم چند ماده ي معطّر را در هم مي آميختند (= غاليه) و آن را در ظرفي مي ريختند و کمي آب بر روي آنها مي ريختند و آنها را مي ساييدند تا بويِ خوش آنها در فضا بپراکند و همه جا  رامعطّر کند، اکنون حافظ مي فرمايد که چنين کاري نکنيد زيرا مجلس ما از بوي زلف يار عطرآگين است/ مشام: قوه و نيروي بويايي.

آرایه ها: تناسب در عطر و آميختن و گيسو و خوشبوي و مشام /تکرار ملیح ما

واج آرایی: تکرار حروف «م» و «ي» و«ش»

معنی بیت: اي معشوق، پيوسته از بوي عطر زلف تو مشامم خوش بوست، پس در مجلس مي گساري ما عطرافشاني مکن؛ زيرا ما از رايحه ي گيسوي تو مستيم؛ يعني نيازي به عطر ديگر جز بوي زلف تو نيست.

محصول بيت ـ در مجلس ما عطرآميزى مكن كه هر دم از نوك زلف تو دماغ جان معطر و مشام جان خوشبو است. يعنى اى جانان با انواع عطرها در مجلس ما عطارى مكن زيرا كه از زلف و گيسوى تو هر دم و هر ساعت مشام‌مان معطر و خوشبو است و احتياج به عطرآميزى نيست.

6-از چاشـنیِ قــند مـگو هـیچ و ز شَـکَّـر

        زآن رو که مرا از لــبِ شیرینِ تو کام است

موضوع بیت:خداوند(صفات محبوب ازلی)-اولیای الهی و صفات آنها

مضمون بیت: شيريني لب يار

معنی واژگان:چاشني: مزه، آنچه مزه ي خوردنيها را تغيير مي دهد/ زان رو که: زيرا که/ کام: آرزو و دهان و يا سقف دهان.

آرایه ها: تناسب ميان چاشني و قند و شکر و شيرين و کام/ تناسب ميان لب و کام

واج آرایی: تکرار حرف «ش»و«ن»

معنی بیت: از شيريني قند و شکر هيچ سخن مگو، زيرا که من از لب شيرين تو بهره مند و کامروا هستم؛ يعني اي معشوق، قند و شکر در برابر لب شيرين تو ارزش و اعتباري ندارد.

محصول بيت ـ اى جانان از شيرينى و لذت قند هيچ مگو كه مراد من در لبان شيرين تو است، يعنى منظورت از تعريف لذت قند و شكر، اگر گول زدن من است، من كه از اين چيزها گول نمى‌خورم، زيرا مقصود من در لبان شيرين تو است.

7-تا گَنــجِ غمـت در دلِ ویرانه مُقیم است

        همـواره مـرا کـویِ خـرابات مُقام است

موضوع بیت:خرابات در برابر خانقاه  (مقام خراباتیان لاابالی در کوی عشق)

مضمون بیت: غم عشق و خرابات

معنی واژگان: غم: در اينجا غم عشق مراد است/ دل ويرانه: دل عاشق است که از عشق دوست خراب و ويران است/ کوي خرابات: ميخانه، ميخانه ي عشق/ معمولاً در شهرهاي اسلامي که شرابخواري ممنوع بوده و شرابخوار دچار محتسب مي شده است، شرابخواران به خرابه هاي خارج شهر پناه مي بردند و در آنجا به مي خواري و مستي مي پرداخته اند و پس از طيّ مستي به شهر برمي گشته اند، اين خرابه هاي خارج شهر را خرابات مي گويند/ مقيم: اقامت کننده/ مقام: جايگاه، جاي اقامت.

قواعد: گنج غم: اضافه ي تشبيهي

آرایه ها:  تناسب درگنج و ويرانه/تناسب در ويرانه و خرابات / جناس در مقيم و مقام

واج آرایی:تکرار حروف«ت»و«م»

معنی بیت: تا گوهر عشق تو در ویران سرای دل من جای دارد، پیوسته منزل من در کوی میکدة معرفت خواهد بود.

8-از نَنگ چه گوئی که مرا نام ز نَنگ است

         وز نــام چه پُرسی که مرا نَنگ ز نام است

موضوع بیت:اولیای الهی(وارستگی عارف از نام و ننگ)

مضمون بیت: بي اعتنايي به نام و ننگ

معنی واژگان:ننگ: رسوايي و بي آبرويي/ نام: شهرت و نام آوري/( تفسیر مختصر بیت:اين بيت حافظ نشانگر تمايل فکري اوست به ملامتيّه که روش آنها برخلاف روش عامه ي مردم بوده و نفرت مردم را نسبت به خود مي انگيخته اند و به تارک امور شرعي بودن خود را جلوه مي داده اند و مردم را بر ضدّ خود تحريک مي کرده اند).

آرایه ها: تناسب در ننگ و نام /تکرار ملیح نام و ننگ/تناسب در گفتن و پرسیدن

واج آرایی: تکرار حروف «ن» و «م» و«گ»

معنی بیت: نزد من از ننگ و نام سخن مگو که من در رسوايي و بدنامي مشهورم و از اعتبار و آبرو سؤال مکن که از آن ننگ دارم.

محصول بيت ـ از ننگ چه مى‌گويى، يعنى براى من از چگونگى ننگ و زشتى و عواقب بد آن تعريف مى‌كنى، در حالى كه من اين اشتهار و اين نام را از ننگ به‌دست آورده‌ام همچنين از نام من مى‌پرسى يعنى از نامدارى من سؤال مى‌كنى، در صورتى كه من از نامى بودن عار دارم، جايز است نام مرادف ننگ باشد، پس معنا اين‌طور مى‌شود: درباره ننگ چه مى‌گويى كه من از ننگ عار دارم.

9-مَـیخـواره و سـرگَشـتـه و رِنـدیـم و نـظـر بـاز

و آن کس که چو ما نیست در این شهر کدام است؟

موضوع بیت: خرابات (ویژگی های عارفان خراباتی)

مضمون بیت: جامعه اي که حافظ در آن زندگي مي کند/ جامعه اي برخلاف حکومت

معنی واژگان:ميخواره: شرابخوار/. سرگشته: متحيّر و سرگردان/ رند: آن کس که ظاهري ناروا و باطني شايسته دارد و از عمر خويش در راه رسيدن به حق و حقيقت، کمال استفاده را مي کند/ نظرباز: کسي که جلوه هاي حق را در زيبايي هاي صورتهاي مادي مي بيند/ حافظ در برهه اي که به سر مي برد همه را چنين مي بيند و هر کس را که چنين نيست جزو جامعه به حساب نمي آورد

آرایه ها: تناسب در مَـیخـواره و سـرگَشـتـه و رِنـدیـم و نـظـر بـاز که همه ي اين ويژگيها از آنِ «ملامتيّه» است

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ن»و«س»و«م»

معنی بیت: باده نوش و سرگردان و بی قید و عشقبازیم و یک تن در این شهر نتوان یافت که چون ما نباشد، به کنایه شاید تعریضی دارد به آن کسان که در نهان باده می نوشیدند و به ظاهر سجاده تقوا به دوش می کشیدند.

10-بـا مـُحتَسِـبَم عـیب مگوئید که او نیـز

          پیوسته چـــو ما در طلبِ عیـــشِ مُدام است

موضوع بیت: علم و عمل(بی عملان دعوی دار)

مضمون بیت: در شهري اين چنين – بيت «9» محتسب نيز ميخواره و عيّاش است، طنز

معنی واژگان:محتسب: کسي که در زمان قديم متصدّي امر به معروف و نهي از منکر در شهرها بود و معمولاً شرابخواران را حدّ (تازيانه) مي زد، حافظ «امير مبارزالدين مظفري، پادشاه زمان خود را» به اين لقب ملقّب کرده است/ مدام: هم به معني شراب است و هم مخفف مادام است يعني هميشه و هميشگي

آرایه ها: تضاد در عيش و مدام با محتسب /ایهام در مدام

واج آرایی: تکرار حرف «ي»و«م»وآوای«t»

معنی بیت: از نقص و کاستی من که باده گساری است با نهی کننده از منکر سخنی به زبان برمیاورید که او هم پیوسته چون ما در جستجوی نشاط شراب و باده نوشی است.

11-حــافظ، مَنِشین بی مَی و مَعشوق زمــانی

          کایـّامِ گل و یاسـمن و عــیدِ صیـــام است

موضوع بیت: غنیمت شمردن فرصت وصل

مضمون بیت: حافظ و بهار و عيد فطر و شراب و يار

معنی واژگان:ايّام: روزهاي، زمان، فصل/ گل: گل سرخ محمّدي/ ياسمن: نوعي گل سفيدرنگ است/ عيد صيام: عيد روزه، عيد فطر.

آرایه ها:تناسب در می و معشوق و نشستن / تناسب در عید و گل و یاسمن/ترادف ملیح می و معشوق

واج آرایی: تکرار حرف «ي»و «م»وآوای«O»و«s»

معنی بیت: اي حافظ، لحظه اي بي مي و معشوق سپري مکن، زيرا هنگام گل و ياسمن و عيد فطر است.

محصول بيت ـ اى حافظ هيچ زمانى بى‌مى و معشوقه مباش، زيرا ايام گل و ياسمين و روز عيد رمضان، خلاصه زمان خوردن و آشاميدن است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا