- *غزل 40*
1 – المِنَّهُ لِلَّه که دَرِ مِیکَده باز ست
زان رو که مرا بَردرِ او رویِ نیازست
2-خُمها همه در جوش و خُروشَند زمَستی
وآن می که در آنجاست،حَقیقت نه مَجاز ست
3-از وی همه مستیّ و غرورست و تَکَبُّر
وازما همه بیچارگی و عَجز و نیازست
4-رازی که برِ غِیرنگفتیم و نَگوئیم
با دوست بِگوئیم که او مَحرَمِ رازَست
5-شرحِ شکنِ زُلفِ خَم اندر خَمِ جانان
کوتَه نَتَوان کرد که این قِصِّه درازست
6-بارِ دلِ مجنون و خَمِ طُرّة لیلی
رُخسارۀ محمود و کَفِ پایِ اَیازست
7-بردوخته ام دیده چو باز از همه عالَم
تا دیدۀ من بررُخِ زیبایِ تو بازَست
در کعبۀ کویِ تو هرآنکس که درآیَد
با قبلۀ ابرویِ تو در عِینِ نمازست
8-در کعبۀ کویِ تو هرآنکس که بیاید
از قبلۀ ابرویِ تو در عِینِ نمازست
9-ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مِسکین
از شَمع بِپُرسید که در سوز و گُدازَست ****************************
وزن غزل:مفعول مفاعیل مفاعیل مفاعیل(بحر هزج مثمن اخرب مکفوف مقصور)
1 – المِنَّهُ لِلَّه که دَرِ مِیکَده باز ست
زان رو که مرا بَردرِ او رویِ نیازست
موضوع بیت: خداوند (هرکس که آمد در برای او باز است)
مضمون بیت: (باز بودنِ در ميخانه و شکرانه ي آن)
معنی واژگان: المنّة لله: سپاس خداي را/ ميکده: ميخانه، ميخانه ي عشق حق که عاشقان او را سرمست مي کند/ زان رو: از آن جهت که/ روي نياز: چهره ي نياز، چهره ي حاجتمندي.
قواعد: روي نياز: اضافه ي اقتراني
آرایه ها: رو، وَ رو؛ و در، وَ در جناس دارند
واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ی»
معنی بیت: سپاس خدای را که در میکدۀ عشق گشاده است، چه من برای برآمدن مراد خود سرنیاز برآستان میخانه میسایم.
………………………………………………………………..
2-خُمها همه در جوش و خُروشَند زمَستی
وآن می که در آنجاست،حَقیقت نه مَجاز ست
موضوع بیت: تجلّی (بادة محبت و تجلی)
مضمون بیت: (خروش عاشقان سرمست و مي حقيقي)
معنی واژگان: خمها: خمره ها، کوزه هاي بزرگ شراب، در اينجا مقصود مستاني هستند که از بس شراب خورده اند گويي که خمره هاي پُرشرابند/ جوش و خروش: سر و صداي عاشقانه./ حقيقت: اشاره است به شراب حقيقي در نزد عارفان/ مجاز: آنچه غيرحقيقي است، اشاره است به شراب انگوري که در نزد عارفان شرابي است مجازي.
آرایه ها: تناسب در خُم، جوش و خروش، مستي، مي /تضاد در حقيقت و مجاز /ترادف ملیح در جوش و خروش
واج آرایی: تکرار حرف «م» و «ش»و«ت»
معنی بیت: خمهای وجود سالکان از سکر بادۀ معرفت جوش برآورده است و شرابی که در این خمهاست بادۀ حقیقت است نه شراب مجازی که سوداهای باطل برمی انگیزد.
…………………………………………………………
3-از وی همه مستیّ و غرورست و تَکَبُّر
وازما همه بیچارگی و عَجز و نیازست
موضوع بیت: ناز و نیاز
مضمون بیت: (ناز معشوق و نيازمندي عاشق)
معنی واژگان: وي: مقصود معشوق است که مِيِ عشق او همه را سرمست مي کند و او خود سرمست زيبايي خويش است/ غرور: خودپسندي، بالنده به زيبايي خود/ تکبّر: احساس بي نيازي، خودخواهي/ از ما: از سويِ ما که عاشق جلوه هاي او هستيم/ عَجز: ناتواني، درماندگي/نياز: حاجتمندي، احساس احتياج
آرایه ها: تضاد در مستي و غرور و تکبّر با بيچارگي /تضاد در عجز و نياز
واج آرایی: تکرار آواي «s»و«O»وحرف «ز»
معنی بیت : آن شراب ميکده ي عشق سراسر فريفتگي و دلبري و تکبّر است و ما در عين نياز به آن چاره اي جز بيچارگي و عجز و ناتواني نداريم؛ به عبارت ديگر، او ناز مي کند و ما نياز مي آوريم.
محصول بيت ـ آنچه از جانان ظاهر مىشود تمامآ مستى و خروش و تكبر است و آنچه از ما ديده مىشود سراسر بيچارگى و عجز و نياز است، يعنى آنچه از جانان به ظهور مىرسد استغنا و تكبر است و آنچه از ما ديده مىشود بيچارگى و خوارى و نامرادى است، زيرا آن لايق جانان و اين شايسته ما است.
………………………………………………………..
4-رازی که برِ غِیرنگفتیم و نَگوئیم
با دوست بِگوئیم که او مَحرَمِ رازَست
موضوع بیت: کتمان اسرار (سرِّ عشق و دریافتن آن که معشوق رازدار است)
مضمون بیت: (سرِّ عشق و معشوق رازدار)
معنی واژگان: راز: مقصود سرِّ عشق است/ بَرِ: نزدِ، پيشِ/ غير: بيگانه/ دوست: معشوق/ مَحرم راز: رازدار.
آرایه ها: تضاد در غير و دوست / تناسب و ترادف در دوست و محرم راز /جناس در نگفتيم و نگوييم و بگوييم / تکرار ملیح«راز»
واج آرایی: تکرار حروف «ر» و «گ»و«م»
معنی بیت: عارفان پيوسته از خداوند صحبت محرمان و آشناياني را مي طلبيدند تا راز دل را با آنها بگويند.
دل که آيينه ي شاهي است، غباري دارد
از خدا مي طلبم صحبتِ روشن رايي
(غزل 2 / 490)
راز گفتن جز در حالت مستي و بي حضور يار و جام مي ممکن نيست و خواجه درِ ميخانه را باز مي بيند و باده را مهيّا و معشوق را در کنار و رازي را که با اغيار نگفته است، با دوست مي گويد که او محرم راز است.
محصول بيت ـ سرى كه پيش مردم نگفتيم و هرگز نمىگوييم آن را به دوست بگوييم زيرا دوست محرم راز است، حاصل سخن رازى كه به كسى نگفتهايم به دوست مىگوييم.
………………………………………………………….
5-شرحِ شکنِ زُلفِ خَم اندر خَمِ جانان
کوتَه نَتَوان کرد که این قِصِّه درازست
موضوع بیت: کثرت و وحدت (وصف زلف محبوب)
مضمون بیت: (زلف جانان، عالم کثرت)
معنی واژگان: شکن: پيچ و تاب، خميدگي/ زلف: گيسو/جانان: معشوق/ قصّه: داستان، اشاره است به زلف.
آرایه ها: تناسب در شکن و زلف و خم اندر خم و کوته و دراز/تناسب در قصه و دراز و کوتاه و شرح / تضاد در کوته و دراز /تکرارملیح خم
واج آرایی: تکرار حرف «ن» و «ش» و«ت»و مصوت «ــِ»
معنی بیت: قصّۀ گیسوی گرهگیر یار داستان درازی است که مختصر نشاید کرد.
سعدی گوید:
ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست
آنچه آغاز ندارد نپذیرد انجام
………………………………………………………..
6-بارِ دلِ مجنون و خَمِ طُرّة لیلی
رُخسارۀ محمود و کَفِ پایِ اَیازست
موضوع بیت: ناز و نیاز (ناز از معشوق و خاکساری از عاشق)
مضمون بیت: (رابطه ي عاشقانه ميان عاشق و معشوق)
معنی واژگان:بار: غم، غم عشق/مجنون: قيس عامري که از عشق ليلي به حال جنون درآمد/ خم: پيچ و تاب/ طرّه: زلف، قسمتي از زلف که بر روي پيشاني قرار مي گيرد/ ليلي: معشوقه ي مجنون/ رخساره: چهره/ محمود: سلطان محمود غزنوي/ اَياز: غلامي که سلطان محمود به او عشق مي ورزيد.
آرایه ها: تناسب در مجنون و ليلي، و محمود و اياز/تضاد در رخساره و کف پاي
واج آرایی:تکرارآوای «y»
معنی بیت: این داستان شرح غمهای دل مجنون در شکنج گیسوی لیلی و سرگذشت جبهه سودن عاشقی چون محمود و بوسه زدنش برپای معشوقی چون ایازست،
………………………………………………………………
7- بردوخته ام دیده چو باز از همه عالَم
تا دیدۀ من بررُخِ زیبایِ تو بازَست
موضوع بیت: یار از ما و بهشت از آنِ دیگران
مضمون بیت: (وفاداري عاشق)
معنی واژگان:بردوخته ام ديده چو باز: در زمان قديم براي تربيت باز شکاري مدتي چشمان او را مي دوخته اند يا کلاهي با پارچه براي او درست مي کردند و بر سر او مي گذاشتند که جلو چشمان او را مي گرفت/ عالم: به معني جهانيان است/ تا: از وقتي که.
آرایه ها: جناس در باز و باز /تضاد در «دوختن» و «باز کردن» / تکرار ملیح «دیده»/تناسب دردیده و رخ / عالم مجاز از مردم جهان
واج آرایی: تکرار حروف «د» و« ز»
معنی بیت: ازآنگاه که چشم برروی تو گشوده ام مانند باز از هرچه درجهان جز تو دیده فرو بسته ام، تلمیحی دارد به شیوۀ تربیت باز که بازداران در شکارگاه کلاهکی برسر باز می نهادند و در هنگام صید آن را از سر باز برمی داشتند تا توجه این پرنده تنها به شکار معطوف شود.
…………………………………………………………….
8-در کعبۀ کویِ تو هرآنکس که بیاید
از قبلۀ ابرویِ تو در عِینِ نمازست
موضوع بیت: مقام محو (عارفاني که واصلند غرق ذات حقّند و خود نشان و سمبل عبادتند و اسقاط تکليف آنها موردنظر است)
مضمون بیت: (واصلان و غرقه بودن آنها در ذات معشوق).
قواعد: کعبه ي کوي و قبله ي ابرو: هر دو اضافه ي تشبيهي هستند.
آرایه ها: تناسب در کعبه و قبله و نماز /تناسب در ابرو و عين
واج آرایی: تکرار حروف «ک» و «ب»و«ی»
معنی بیت : هر عاشقی که به سرای کعبه وار تو فرودآید، ابروی تو را قبلۀ خود می شمارد و در برابر آن به نماز می ایستد.
…………………………………………………………..
9-ای مجلسیان، سوزِ دلِ حافظِ مِسکین
از شَمع بِپُرسید که در سوز و گُدازَست
موضوع بیت: حدیث هجران ( عاشقی و سوز و گداز)
مضمون بیت: (سوز عشق حافظ و سوز و گداز شمع)
معنی واژگان: مجلسيان: کساني که در مجلس حاضرند/ سوز: سوزش/ گداز: آب شدن، ذوب شدن/ مسکين: بيچاره.
آرایه ها: تناسب در مجلس و شمع و سوز و گداز/تکرارملیح سوز/ترادف ملیح سوز و گداز
واج آرایی: تکرار حروف «س» و آوای «z»
معنی بیت: ای یاران مجلس از داغ دل حافظ ناتوان تنها شمع آگاهست که مانند وی می سوزد و می گدازد.
سعدی گوید:
هیچ کس را بر من از یاران مجلس دل نسوخت
شمع را بینم که اشکش میرود بر روی زرد