• غزل 22

1-  چو بِشنَوی سُخَنِ اهلِ دِل مَگو که خَطاست

         سُخَن شِناس نه‌ای جانِ من خَطا این جاست

2-  سَـرَم به دُنیـی و عُقبـی فـرو نـمی‌آیـد

             تَبارَکَ الله از این فتنه‌ها که در سَرِ ماست

3-  در انـدرونِ منِ خستـه دل نـَدانم کیـست

          که من خَموشم و او در فَغان و در غُوغاست

4-  دلـم ز پَـرده بُرون شد کجائی ای مُطرِب

           بِنال هان که از این پَرده کارِ ما به نَواست

5-  مـَرا به کارِ جـهان هـرگز اِلـتِفات نـبود

            رُخِ تو در نَظَرِ من چُنین خوشَش آراست

نـَخُفته‌ام زِ خیالی که می‌پزم شب هاست

               خُمارِ صدشبه دارم، شَرابخانه کجاست ؟

6- نـَخُفته‌ام زِ خیالی که می‌پزد دلِ من

               خُمارِ صدشبه دارم، شَرابخانه کجاست ؟

7-چُـنین که صُـومِعه آلوده شـد ز خونِ دلم

           گَرَم به باده بشوئید، حَق به دستِ شماست

8-  از آن بـه دیـرِ مـُغانـَم عـزیـز مـی‌دارنـد

             که آتشی که نَمیرد، هَمیشه در دِلِ ماست

9- چه ساز بود که در پَرده میزد آن مُطرِب

              که رَفت عُمر و هَنوزم دِماغ پُر زِ هَواست

چه ساز بود که بنواخت دوش آن مُطرِب

              که رَفت عُمر و دِماغَم هنوز پُر زِ هواست

نِدایِ عشق تو دوشَم در اندرون دادند

                    فضایِ سینة حافظ هنوز پُر زِ صَداست

10-  نِدایِ عشق تو دیشب در اندرون دادند

                    فضایِ سینة حافظ هنوز پُر زِ صَداست

******************************

وزن غزل : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلات ( بحر مجتث مثمن مقصور )

1-  چو بِشنَوی سُخَنِ اهلِ دِل مَگو که خَطاست

         سُخَن شِناس نه‌ای جانِ من خَطا این جاست

موضوع بیت:اولیای الهی (کلام اولیاء برخاسته از وحی است)

مضمون بیت: (اندرزي براي تعمّق در سخن شيفتگان حقيقي حق.)

معنی واژگان :اهل دل: کساني که دل به عشق سپرده اند و عاشقان حقيقي هستند و به عشق حقيقي دل خود را آراسته اند.

قواعد:اهل دل  :اضافۀ تخصیصی

آرایه ها: تناسب در شنيدن و سخن/تناسب درگفتن و سخن شناس و خطا /تکرار ملیح سخن و خطا

واج آرایی: تکرار حرف «س» و«ن»و«خ»

معنی بیت: وقتي که سخن عارفان و عاشقان را مي شنوي، مگو که نادرست است. عزيز من، اشتباه تو در اين است که سخن شناس نيستي و در شناخت حقيقت به خطا رفته ايت.

محصول بيت ـ اى دلبر خطا اين‌جا است كه سخن‌شناس نيستى، پس وقتى سخن اهل دل را مى‌شنوى مگو كه خطا است، يعنى از عدم تشخيص تو است كه حرف اهل دل به نظرت خطا مى‌رسد، والا آن‌ها هرگز در گفتار خود مرتكب خطا نمى‌شوند.

…………………………………………………………………..

2-  سَـرَم به دُنیـی و عُقبـی فـرو نـمی‌آیـد

             تَبارَکَ الله از این فتنه‌ها که در سَرِ ماست

موضوع بیت:اولیای الهی (دوست مارا و همه نعمت فردوس شمارا)

مضمون بیت: (ناچيز شمردن دو جهان و نظر به معشوق حقيقي، نشانه ي عاشق حقيقي).

معنی واژگان:دنيي: دنيا/ عقبي: آخرت/ سر فرو آمدن: تسليم شدن، کرنش کردن/ تبارک الله: احسنت، چشم بد دور، ماشاءالله/ فتنه ها: سرکشيها و طغيانها.

آرایه ها: تضاد در دنیی و عقبی /تناسب در سر و فرو آوردن/تناسب در فتنه و سر/تکرار ملیح سر

واج آرایی: تکرار آوای«ای»وحرف«ت»

معنی  بیت: من به این جهان و آن جهان توجه و اعتنائی ندارم ، شگفتا از این آزمون های سخت و محنتها که در اندیشه آنیم .

…………………………………………………………………….

3-  در انـدرونِ منِ خستـه دل نـَدانم کیـست

          که من خَموشم و او در فَغان و در غُوغاست

موضوع بیت:اولیای الهی (اولیاء بیدار دلان عالمند)

مضمون بیت: (بي اختياري عاشق حقيقي، طغيان درون و آرامش بيرون).

معنی واژگان:اندرون: درون، باطن/ خسته دل: صفت آن کس که عاشق است و درد فراق دل او را مجروح ساخته است/ غوغا: فرياد

آرایه ها: ایهام تناسب در درون با خسته دلی /ایهام تضاد در خاموشی با فغان و غوغا /تناسب در درون با خاموشی و فغان و غوغا /ما بین من و اندرون من تفاوت شخصیت برای حس آمیزی بیشتر / تکرار«در»

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ن»و«م»وآوای«gh»

معنی بیت: در وجود من آزرده دل و غم ديده نمي دانم کيست که من خاموشم و او پيوسته در خروش و فرياد است.

محصول بيت ـ نمى‌دانم در درون من دل‌خسته كيست، زيرا در حالى كه من خاموش هستم او در فرياد و فغان و غوغا است، يعنى اين دل ديوانه من است كه با داد و فرياد و فغان خود، عالم را پر كرده، اما من صبر كرده‌ام و هيچ حرف نمى‌زنم.

…………………………………………………………………….

4-  دلـم ز پَـرده بُرون شد کجائی ای مُطرِب

           بِنال هان که از این پَرده کارِ ما به نَواست

موضوع بیت: کتمان سرّ

مضمون بیت: (برملا شدن راز عشق و استمداد از مطرب براي آرام شدن و سامان يافتن و پوشاندن راز.)

معنی واژگان: از پرده بيرون شدن دل: بيقرار شدن و راز عشق خويش برملا کردن. بنال هان: بيا و سرود سر ده. پرده: هم آهنگ، موافق آهنگ، بسامان.

آرایه ها: جناس تام در پرده و پرده /تناسب در پرده و برون شدن و مطرب و ناليدن و نوا /ایهام تضاد در پرده وبرون

واج آرایی: تکرار حرف«ر» و«ن»و«ب»و تکرار آوای«آ»

معنی بیت: ای رامشگر ، راز دلم آشکار شد و عنان صبرم از دست رفت ، آهنگی حزین آغاز کن که از این نغمه کار من سامان خواهد یافت .

…………………………………………………………………….

5-  مـَرا به کارِ جـهان هـرگز اِلـتِفات نـبود

            رُخِ تو در نَظَرِ من چُنین خوشَش آراست

موضوع بیت:اولیای الهی(اولیاء همه چیز را زیبا می بینندو حق را در همه چیز می بینند )

مضمون بیت: (بي توجهي به اين دنياي مادي؛ عشق و تأثير آن در ديد و نظر؛ ديدن جلوه ي معشوق در همه چيز.)

معنی واژگان:التفات: توجّه/ خوش: دلپسند و دوست داشتني/ آراست: آرايش کرد، جلوه داد/ اشاره است به: در هر چه نظر کردم سيماي تو مي بينم، يا آن که عشق باعث زيبا ديدن دنيا مي شود.

آرایه ها:تناسب در رخ و نظر

واج آرایی: تکرار حرف «ر»و«ن»

معنی بیت: اگر جلوۀ جمال تو در عالم پدیدار نبود و حسن تو جهان آرا نمی گشت ، هیچگاه به جهان توجه نمی کردم و در نظرم زیبا نمی آمد.

…………………………………………………………………….

6- نـَخُفته‌ام زِ خیالی که می‌پزد دلِ من

               خُمارِ صدشبه دارم، شَرابخانه کجاست ؟

موضوع بیت:وصال (اشتیاق وصال )

مضمون بیت: (خيال بيهوده کردن و تشبيه آن به حالت خمار؛ شراب، داروي تخيلات بيهوده.)

معنی واژگان:خيال پختن: فکر بيهوده کردن/ خمار: سستي، سستي فکري، سستي جسماني، سستي بعد از مستي./ صد شبه: طولاني

آرایه ها: تناسب در خیال و خفتن /تناسب در خیال و پختن  / ایهام تضاد در خمار و شراب /تناسب در شب و شراب و خمار /تناسب در شب و خفتن

واج آرایی: تکرار حرف «خ»و«م»

معنی بیت: خيالات فراواني که در سر داشتم، سبب شد که سراسر شب نخوابم. شب هاي زيادي است که بر اثر ننوشيدن مي خمار هستم. شراب خانه کجاست تا با نوشيدن شراب، اين خمار طولاني را از سر بيرون کنم؟

محصول بيت ـ چند شب است نخوابيده‌ام، علت بى‌خوابى من خيالى است كه مى‌پزم، يعنى از درد فراق جانان و از اشتياق ديدار او از بس كه خيال مى‌كنم چند شب است كه خوابم نمى‌برد، پس خمار صد شبه دارم شراب‌خانه كجا است، يعنى براى دفع خمارى باز هم خمر بهتر است حالا ميخانه را نشانم دهيد تا دفع خمارى كنم.

……………………………………………………………………..

7-چُـنین که صُـومِعه آلوده شـد ز خونِ دلم

           گَرَم به باده بشوئید، حَق به دستِ شماست

موضوع بیت: صومعه و میخانه در برابر هم-عنایت(طلب عنایت از محبوب)

مضمون بیت: (آلودگي صومعه، تأسف به حال صومعه نشينان، قصاص آلوده کردن صومعه با شستن آلوده کننده با شراب، تقابل مي و ميخانه با صومعه و اعمال صومعه نشينان.)

معنی واژگان:صومعه: عبادتگاه، صومعه را حافظ به عنوان عبادتگاه زاهدان و خانقاه صوفيان به کار مي برد/ خون دل: سرشک، اشک خونين/ حق به دست شماست: حق به جانب شماست

قواعد:خون دل:اضافۀ تخصیصی

آرایه ها: تناسب در خون و آلوده و شستن و دست /ایهام تضاد در آلودگی و شستن /ایهام تضاد در  خمار و شراب /ایهام تضاد در صومعه و باده

واج آرایی: تکرار حرف «د»و«ب»

معنی بیت: بدین گونه که عبادتگاه به خون دل یا اشک من آغشته شده است ، اگر لطفی نمائید و مرا به خرابات ببرید و به آب می شستشو دهید تا پاک شوم ، کاری به حق و سزاوار است ، حافظ در غزلی دیگر  فرماید :

به آب روشنی می عارفی طهارت کرد

               علی الصباح چو میخانه را زیارت کرد

……………………………………………………………………..

8-  از آن بـه دیـرِ مـُغانـَم عـزیـز مـی‌دارنـد

             که آتشی که نَمیرد، هَمیشه در دِلِ ماست

موضوع بیت:عشق ، جاودانگی(عشق آتشی نامیراست)

مضمون بیت: (اشاره است به آتش جاودان عشق و تناسب آن با دير مغان و عزّت عاشق در آنجا)

معنی واژگان:دير مغان: ميخانه اي که پير مغان رئيس آن و مغبچگان ساقيان آن هستند، تلويحاً آتشکده ي مغان، جاي رندان بي ريا، خانقاه حقيقي/ آتشي که نميرد: آتشي که خاموش نمي شود.

آرایه ها: تناسب در دير مغان و آتش و نميرد

واج آرایی: تکرار حروف «د» و «ر»و«م»

معنی بیت: بدین گونه که عبادتگاه به خون دل یا اشک من آغشته شده است ، اگر لطفی نمائید و مرا به خرابات ببرید و به آب می شستشو دهید تا پاک شوم ، کاری به حق و سزاوار است ، حافظ در غزلی دیگر  فرماید :

به آب روشنی می عارفی طهارت کرد

               علی الصباح چو میخانه را زیارت کرد

………………………………………………………………………

9- چه ساز بود که در پَرده میزد آن مُطرِب

              که رَفت عُمر و هَنوزم دِماغ پُر زِ هَواست

موضوع بیت:عهدالست(نغمۀ ازلی اَلَستُ بِرَبِکُم)

مضمون بیت: (آرزوي شنيدن نوايي از پس پرده ي غيب که زماني به گوش رسيده است و با همين ساز و آواز ظاهري که نشانه اي از هم آهنگي ازلي است.)

معنی واژگان:ساز: وسيله ي نوازندگي، قطعه اي از موسيقي آهنگين/ پرده: يکي از مقامهاي دستگاه موسيقي، يا پرده اي که نوازندگان و خوانندگان پشت آن مي ايستادند و به نواختن مشغول مي شدند/ دماغ: مغز/ هوا: آرزو، هوس، خواستن و مشتاق بودن،عشق

آرایه ها: تناسب در  ساز و پرده و زدن و مطرب و هوا /تناسب در دماغ و هوا

واج آرایی: تکرار حرف«م» و«ز»و«ر»و«د»

معنی بیت: چه نغمۀ شگفتی بود که رامشگر در دستگاه نواخت که روزگار من سپری شد ولی هنوز در سرم عشق و هوای شنیدن آن نوا سخت برجاست.

…………………………………………………………………….

10-  نِدایِ عشق تو دیشب در اندرون دادند

                    فضایِ سینة حافظ هنوز پُر زِ صَداست

موضوع بیت: عهدالست(تجدیدعهد)

مضمون بیت: (تأثير سخن عشق و دوام آن.)

معنی واژگان:ندا دادن: صدا زدن، فرياد کردن/اندرون: دل، باطن/ صدا: انعکاس، صوت، پژواک.

قواعد:ندای عشق :اضافۀ توصیفی/فضای سینه :اضافۀ تخصیصی

آرایه ها: تناسب در ندا دادن و فضا و صدا وسینه

واج آرایی: تکرار حرف «د»و«ن»وآوای«z»

معنی بیت: دوشینه ترانة عشق  تو با آهنگ ساز مطرب در دلم طنین انداز شد و هنوز انعکاس آن در فراخنای سینه ام باقیست .

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا