- غزل شماره 18
1- سـاقـیا آمـَدَنِ عیـد مُـبارک بـادَت
وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت
2- دَر شِگِفتـَم که در این مُدّتِ ایّامِ فِراق
بَرگرفتی ز حَریفان دِل و دِل میدادَت
3- بِرَسان بندگیِ دخترِ رَز گو به درآی
کـه دَم و هِمَّتِ ما کرد زِ بَند آزادت
بِرَسان بندگیِ دخترِ رَز گو به درآی
کـه دَم ِهِمَّتِ ما کرد زِ بَند آزادت
شـادیِ مَجلِسیان در قَدَم و مَقدمِ توست
جایِ غم باد هَر آن دِل که نخواهد شادت
4- شـادیِ مَجلِسیان در قَدَم و مَقدمِ توست
جایِ غم باد مَر آن دِل که نخواهد شادت
5- شُکر ایزد که ز تاراجِ خَزان رَخنِه نیافت
بوستانِ سَمَن و سَرو و گُل و شِمشادت
شُکر ایزد که از این بادِ خَزان رَخنِه نیافت
بوستانِ سَمَن و سَرو و گُل و شِمشادت
چَشمِ بَد دور ،کز آن تفرقه خوش بازآورد
طـالِــعِ نامــوَر و دولـتِ مـادرزادت
6- چَشمِ بَد دور ،کز آن تفرقهات بازآورد
طـالِــعِ نامــوَر و دولـتِ مـادرزادت
حافظ، از دست مده صحبتِ این کشتیِ نوح
ورنه طوفانِ حوادث بِبَرَد بُنیادت
7- حافظ، از دست مده دولتِ این کشتیِ نوح
ورنه طوفانِ حوادث بِبَرَد بُنیادت
*****************************
وزن غزل: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لن ( بحر رمل مثمن مخبون اصلم)
1- سـاقـیا آمـَدَنِ عیـد مُـبارک بـادَت
وان مَواعید که کردی، مَرَواد از یادت
موضوع بیت:عیدوصال(عیدعاشقان)
مضمون بیت: (تبريک عيد فطر و يادآوري وعده هايي که ساقي به عنوان سقايت پس از ماه مبارک رمضان داده است).
معنی واژگان:عيد: معمولاً در اشعار حافظ کلمه ي «عيد» به طور مطلق در معني «عيد فطر» به کار مي رود/ مواعيد: جمع ميعاد هم به معني وعده و هم وعده گاه، در اينجا به معني وعده/ مرواد: يعني خدا کند که نرود.
قواعد: مرواد: فعل دعايي منفي است
آرایه ها:جناس درعید و مواعید
واج آرایی:تکرار آوای «آ» و حرف«د»و«ی»و«و»
معنی بیت: اي ساقي، فرارسيدن عيد بر تو مبارک باد و خدا کند وعده هايي را که داده بودي، فراموشت نشود.
محصول بيت ـ اى ساقى آمدن عيد مباركت باشد، و آن وعدهها كه دادهاى از خاطرت نرود يعنى فراموش نكن. از فحواى كلام اينطور معلوم مىشود كه ساقى براى بعد از عيد شريف وعده عقد داده بوده است، به اين وسيله تذكر مىدهد و يادآورى مىكند كه آن وعده را فراموش نكند.
2- دَر شِگِفتـَم که در این مُدّتِ ایّامِ فِراق
بَرگرفتی ز حَریفان دِل و دِل میدادَت
موضوع بیت:حدیث فراق(یاد ایام فراق)
مضمون بیت: (شگفتي از دوري ساقي و رضايت دادن ساقي به اين دوري).
معنی واژگان:در شگفت بودن: تعجب کردن/ مدّت: طور/ دل برگرفتن: دل کندن، جدا شدن. حريف: دوست، همکار، هم پياله (مقصود ميخواران و دوستان ساقي است.) دل مي دادت: دلت مي آمد، دلت رضايت مي داد.
آرایه ها:تناسب درمدّت و ایّام /تناسب دردل برگرفتن و دل دادن
واج آرایی:تکرار حرف«د»و«م»و«ت»
معنی بیت: عجب دارم که در این روزهای جدائی، دل از هماوردان پیگار عشق یعنی عاشقان خود بریدی و خاطرت باین کار راضی شد، نظامی گوید:
بترک بیدلی گفتن دلت داد
چه دل داری که رحمت بر دلت باد
3- بِرَسان بندگیِ دخترِ رَز گو به درآی
کـه دَم و هِمَّتِ ما کرد زِ بَند آزادت
موضوع بیت:بادۀ وصل (تمنای شراب وصل)
مضمون بیت: (دعوت شراب به بيرون آمدن پس از زنداني شدن او در ماه مبارک رمضان).
معنی واژگان: بندگي رساندن: سلام و ارادت رساندن/ دختر رز: شراب/ به در آي: ظاهر شو، بيرون آي/ دم: نفس، نفسِ گرم و دعا/ همّت: دعاي خير/ بند: زندان، مقصود زندان شراب يعني خُم شراب است.
آرایه ها:تناسب در بندگی وبه درآی وآزاد /تضاد دربندگی با آزادی /تضاد در آزادی بابند/تناسب و جناس در بند و بندگی
واج آرایی:تکرار حروف«ب»و«ر»و«م»و«د»
معنی بیت: ای ساقی، ارادت و چاکری ما را بدختر تاک، شراب عرض کن و بگو که از پردة خم برون آی و ببزم خرام که نفس صدق و دعای ما ترا از زندان و بند آزادی بخشید.
4- شـادیِ مَجلِسیان در قَدَم و مَقدمِ توست
جایِ غم باد مَر آن دِل که نخواهد شادت
موضوع بیت:دعا(دعا در حقِّ ساقی)
مضمون بیت: (مدح ساقي).
معنی واژگان:مجلسيان: اهل مجلس بزم/ قدم: گام/ مقدم: جاي قدم، مکان قدم گذاشتن /«مر»: هر احتمال بسيار زيادي هست که اين خطاي کاتبان باشد و اصل اين کلمه «هر» بوده است»/اين بيت خطاب به ساقي است
قواعد: «مر»: در اينجا برخلاف قاعده کلمه «مر» که براي تأکيد حرفِ «را» مي آيد بر سر مسنداليه آمده است.
آرایه ها: تضاد درشادي و غم /جناس درقدم و مقدم /جناس و تصدیرشادی و شاد
واج آرایی: تکرار حرف «د»و«م»آوای«gh» /قدم و مقدم و غم نوعی هم آوایی دارند
معنی بیت: ای دختر رز خوشی حال اهل بزم بقدم مبارک و بازآمدن تو باز بسته است، همانا دلی که شادمانی ترا خواستار نباشد جای اندوه باد
5- شُکر ایزد که ز تاراجِ خَزان رَخنِه نیافت
بوستانِ سَمَن و سَرو و گُل و شِمشادت
موضوع بیت:معشوق(جاودانگی صفات معشوق)
مضمون بیت: (شکر سلامت ساقي).
معنی واژگان:تاراج خزان: اشاره است به صدمات ايام فراق/ رخنه نيافت: خللي نپذيرفت/ بوستان سمن و …: مقصود زيباييهاي ساقي است.
آرایه ها: تناسب درسمن و سرو و گل و شمشاد و بوستان /تضاد در سمن و سرو و گل و شمشاد و بوستان با خزان
واج آرایی: تکرار حرف «س» و«خ»و«ز»و«ت»
معنی بیت: سپاس خدا را که در مدّت فراق و تعطيل ميخانه، به باغ زيباي تو آسيبي نرسيد و قامت سروگون تو و رخسار چون گلت از تاراج خزان محفوظ ماند.
محصول بيت ـ بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت از باد خزان رخنه نيافت، حاصل كلام اى دختر رز اين حقارت به ذاتت تأثير نكرد
6- چَشمِ بَد دور ،کز آن تفرقهات بازآورد
طـالِــعِ نامــوَر و دولـتِ مـادرزادت
موضوع بیت:دعا(مستجاب شدن دعا در حَقِّ ساقی )
مضمون بیت: (خوشحالي از برطرف شدن پريشاني ساقي- اشاره اي است به شاه شجاع و به تولّي تورانشاه).
معنی واژگان:تفرقه: پريشاني/ چشم بد: چشم زخم چشمي که بدبختي و پريشاني مي آورد/ طالع: ستاره ي بخت، بخت/ نامور: مشهور و زبانزد/ دولت: خوشبختي/ مادرزاد: آنچه به هنگام تولد همراه کسي باشد.( اشاره اي است به شاه شجاع و به تولّي تورانشاه)
آرایه ها: تناسب درطالع و دولت /نوعی تضادر چشم بد با طالع و دولت
واج آرایی: تکرار حرف «ر» و«و»و«د»آوای«t»
معنی بیت: ای حافظ، از سعادت و اقبال این سفینة نوح غافل مباش و بدان چنگ درزن تا تندباد رویدادهای ناخوش روزگار بنیاد هستی ترا ویران نسازد؛ مراد ازاین سفینة نوح باستعاره در این مورد کشتی باده است که در دریای غم آدمی را آسوده میدارد، حافظ در غزل دیگر فرماید:
کشتی باده بیاور که مرا بیرخ دوست
گشت هرگوشة چشم از غم دل دریائی
در ضمن سفینه بایهام بشکل جام که آن را گاهی زورق مانند میساختند نیز اشارتی دارد.
7- حافظ، از دست مده دولتِ این کشتیِ نوح
ورنه طوفانِ حوادث بِبَرَد بُنیادت
موضوع بیت:توسل(چنگ یازی به دامن خوبان)
مضمون بیت: (نجات از دست غمهاي روزگار.)
معنی واژگان:دولت: قدرت و موقعيّت دسترس داشتن به چيزي/ کشتي نوح: آن کشتي که حضرت نوح ساخت و عده ي زيادي را از مرگ نجات داد، چون جامهاي شراب را به صورت کشتي مي ساخته اند، اشاره ي حافظ به جام شراب است که نجات دهنده از غمهاست.
قواعد: طوفان با حوادث: تناسب واضافه ي تشبيهي است.
آرایه ها:تضاد در کشتي و طوفان /تناسب در کشتي و نوح / اشاره به حديث مَثَلُ اَهلِ بَيتي کَمَثَلِ سفينة نوح…؟/تلمیح به داستان حضرت نوح
واج آرایی: تکرار حرف «د»و«ن»وآوای«t»
معنی بیت: اي حافظ، دولت جام شراب را از دست مده، در غير اين صورت حوادث روزگار اساس و بنيادت را نابود خواهد کرد.
محصول بيت ـ اى حافظ مصاحبت اين كشتى نوح را از دست مده يعنى صحبت قدح را از دست مده. حاصل سخن مراد اين است كه همنشينى بادهنوشان را ترك مكن، والا طوفان حوادث بنياد وجودت را از بين مىبرد، يعنى از باده جدا مشو وگرنه تمام غمها و هموم بليات روزگار بنياد وجودت را تلف مىكند.